ذکر مصائب قتلگاه و شهادت سیدالشهدا علیهالسلام
آن کـشته که بردند به یغـما کـفنش را تیر از پی تیر آمد و پـوشاند تنـش را خون از مژه میریخت به تشییع غریبش آن نیـزه که میبـرد سـر بیبـدنش را پیراهنی از نیزه و شمشیر به تن کرد با خار عـوض کرد گـل پیـرهـنش را زیباتر از این چیست که پروانه بسوزد شمعی به طـواف آمده پرپر زدنش را آغـوش گـشـایـد به تـسـلای عـزیـزان یا خاک کند یوسف دور از وطنش را؟! خورشید فروزان شده در تیرهگی شام تا بـاز به دنـیـا بـرسـانـد سـخـنـش را |